سایز متن /
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز جمعه ۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ شهرستان کاشمر به امامت امام جمعه محترم حضرت حجه الاسلام والمسلمین دکتر جواد طاهری
خطبه اول :
ایها الاخوه و الاخوات سلامٌ علیکم
بسم الله الرحمن الرحیم نحمده و نستعینه نستغفره و نتوکل علیه و نشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و نشهد انَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالحق و دین الهدی بشیراً و نذیراً ثم نصلی و نسلم علیه و علی وصیه امیرالمؤمنین و بنته سیده نساء العالمین و سبطی الرحمه امامی الهدی الحسن و الحسین و تسعه المعصومین من ذریه الحسین سیما بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه
اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله ؛
« وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَی وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ » مائده/۲
برادران عزیز و خواهران گرامی را به حکم آیات الهی دعوت به تقوی می کنم. خودم را در رأس و از همه محتاج تر به رعایت تقوا می دانم . و همچنین به دستور آیات قرآن همه را به تعاون در کارهای نیک ، تعاون بر بِرّ و نیکی و تقوا سفارش می کنم .
کمک کنیم به یکدیگر بر ترک گناه ، کمک کنیم به یکدیگر بر انجام کارهای خوب، کمک کنیم به یکدیگر بر حفظ جامعه ای که در آن داریم زندگی می کنیم ، موضوع صحبت من در این خطبه پیرامون تعاون است ؛ یعنی همکاری ، یعنی انجام کارهای گروهی ، یعنی تجمیع سلایق ، مهارتها ، تواناییها و انجام یک کار مشترک.
هرکسی در یک زمینه ای ذائقه دارد ، مهارت دارد ، علاقه دارد ، اگر این تواناییها با هم هماهنگ بشود ، ما نمونه اش را در یکی از شهرستانهایی که روحانی وجود نداشت ، پنج طلبه وارد شدیم ولی هر کسی در یک زمینه ای کار می کرد ؛ یکی آخوند اطفال ما بود ، پزشک اطفال که داریم ، یک طلبه فقط با بچه ها وقت می گذاشت ، یک طلبه تمام وقتش را با جوانها ، شبهات ذهنی آنها را جواب می داد، آخوند جراح بگوییم ، شبهه ها را جواب می داد ، یکی هم برای توده ی مردم که مجالس روضه دارند ، سخنرانی دارند ، نصیحتهای عمومی که جامعه به آن احتیاج دارد ، و یکی هم طلبه ی مدیر بود که می پرداخت به کارهایی که هماهنگ کند ، مسئولین را با هم ، مسئولین را با مردم ، مردم را با یکدیگر ، پنج نفر کار پنجاه نفر را انجام می دادند ، ولی اگر ما پنجاه تا روحانی باشیم هماهنگ نباشیم کار پنج تا طلبه را نمی توانیم انجام بدهیم . در کارهای اقتصادی هم قصه همین است ، اختلاف و تفرقه گره ای را باز نمی کند بلکه خودش گره ایجاد می کند .
من ابتدا طرح موضوع کنم ، یا اهمیت موضوع را بیان کنم ، یا مسأله را تبیین کنم؛
شبهه ای که در ذهن خیلی از متفکرین است این است ؛ سرمایه در شهرمان داریم، شما وقتی به بانک ها مراجعه می کنی همین بانک های شهرستان کاشمر صدها میلیارد تومان پول خوابیده ، مال مردم هم است ، نیروی مخترع ، خلاق و طراح در شهرستان کاشمر داریم . من نمونه اش این شهرستان را مثال می زنم همه جا حالا با تفاوت هایی وجود دارد . این همه مخترع ، ایده پرداز ، کارآفرین وجود دارد ، نیروی بیکار ، جوان جویای کار هم داریم ، خوب همه ی ارکان ایجاد اشتغال وجود دارد ، چرا شغلی صورت نمی گیرد ؟ چرا آن پول افزایش پیدا نمی کند وقتی به کار زده می شود افزایش پیدا می کند ، پول ما رشدی نمی کند و بلکه بی ارزش تر می شود . جوان ما بر اثر بیکاری گرفتار خیلی از مشکلات می شود ، مخترع ما هم غریب و تنهاست ، ما برای حل مسأله باید چند تا کار را همزمان انجام دهیم ؛ یک کاری را مسئولین باید دنبال کنند که در خطبه ی دوم به آن اشاره خواهم کرد ، یک کاری را هم ما مردم خودمان باید فرهنگ همکاری ، فرهنگ کارگروهی را ترویج کنیم . اینکه می گویند اگر شریک خوب می بود خدا برای خودش شریک می گرفت این مغالطه است ، نخیر آقا جان ! شریک بگیریم بدون شریک زندگی پیش نمی رود ، کار هم پیش نخواهد رفت یَدُ اللّهِ مَعَ الْجَماعَهِ ؛ دست خدا ، قدرت خدا همراه با جمع است . جمع بشویم با هم ، تجمع ها ، تجمع انرژی ها ، تجمع امکانات تولید قدرت می کند .
مبانی تعاون و کار گروهی را می خواهم یک اشاره ای بکنم .
برویم سراغ روایات و آیات قرآن و ببینیم چه به ما یاد می دهند . با این نگاه که یکی از مشکلات ما عدم روحیه کار جمعی است ، چنانکه یکی از مشکلات مسئولین ما هم عدم حمایت از کارهای تعاونی ، کارهای گروهی و شرکت هایی است که مردم شکل می دهند کسی اینها را راهنمایی نمی کند . کسی می تواند کارگروهی انجام بدهد که یک اعتقاداتی به کار گروهی داشته باشد .
مبانی اسلامی اش را اشاره بکنم :
اولین مبنا این است که ما اگر این را بپذیریم که الخَلقُ کُلُّهُم عِیالُ اللّه ؛ مردم همه بندگان خدا هستند . اگر کسی می خواهد خدا را خوشحال کند به بندگان خدا کمک کند . شما یک پدری را می خواهید راضی کنید به بچه هایش محبت می کنید خوشحال می شود . به خاطر همین ادامه ی حدیث می فرماید : أفْضَلُ النّاسِ أنْفَعُهُم لِلنّاسِ ؛ نزد خدا بهترین مردم کسی است که بیشترین منفعت را برای مردم داشته باشد . کمک کند به مردم ، مردم چه کمک هایی نیاز دارند ؟ یا توان من برای کمک به مردم چیست ؟ گاهی یک پیرمردی پول ندارد ، اما آبرو دارد ، تجربه دارد ، برای همین فرموده « وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَی » نور/۳۲ ؛ تو با این تجربه ات ، با این محاسن سفیدت برو جوانهای بی زن را تشویق کن ازدواج کنند ، توانت این است که تشویق کنی ، تشجیع کنی ، به کسی که ثروت دارد گفته شده است واطعم الفقراء و المساکین ؛ برو اطعام کن ، طعام بده به فقرا ، به هر کسی یک شکلی ، یکی آبرو دارد ، سرمایه ی اجتماعی دارد ، اعتماد دارند مردم به او ، به او دستور داده شده که « وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ » انفال/۱؛ برو بین دو تا برادر دینی ات که قهرند با هم بین اینها صلح برقرار کن ، پس تعاون زمینه های گوناگونی دارد ، تعاون فقط پول دادن نیست ، به هر شکلی که بتوانیم هم افزائی ایجاد کنیم ، کمک کنیم مردم سود ببرند خدای متعال به ما کمک خواهد کرد ، این یک . یعنی نشان می دهد اساس اسلام بر اجتماع و بر هم پیوستگی است ، خدا مردمِ به هم پیوسته را دوست دارد ، نه مردم متفرق را ، هر کسی که بین مردم کینه بیندازد ، مردم را به هم بدبین کند ، بین آنها بغض ایجاد کند دقیقاً کاری است که شیطان می خواهد انجام داده ، خدای متعال عکس این را می خواهد .
مبانی دیگر این است که انسان موجودی است ذاتاً اجتماعی ، ما ذاتاً از کار فردی خوشمان نمی آید دوست داریم با جمع باشیم ، کمک جمع باشیم ، همراه جمع باشیم ، مورد احترام جمع باشیم ، به تعبیر علامه طباطبایی ره روح اسلام نشان می دهد که جامعه یک پیکره است ، جامعه شناس معروف پدر علم جامعه شناسی اِگوست کُنت می گوید اصلاً جامعه یک پیکره است . شما نمی توانی مردم را از هم جدا کنی . و کسی که از جامعه جدا بشود ناقص است . مثل اینکه یک انگشتی از بدن جدا شود شما به این انگشت نمی توانی بگویی یک انسان ، او باید در پیکره باشد تا مفید باشد .
مبانی دیگر این است که حالا که این خلق همه عیال خدایند ، کمک به این خلق ثواب دارد ، هماهنگ با فطرت ما هم می باشد ، قرآن کریم می فرماید که تمام نعمتهایی که در زمین قرار دادم مال همه است . « وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ » الرحمن/۱۰؛ خدای متعال این زمین را گسترانده ، قرار داده برای همه . برای افراد خاص نیست ، هر کس در این فراگیری کار ، در این که این مواهب و نعمتها عادلانه بین همه پخش شود کمک کند به دستور خدا عمل کرده . به حدی که شما نمی توانی در یک جامعه ی فقیر را ببینی که از همه چیز محروم است اگر چنین فردی پیدا شد بدانیم در حق او ظلم شده است ، و خدای متعال می فرماید اغنیاء باید به او کمک کنند ، خمس به خاطر این است ، زکات به خاطر این است ، صدقات به خاطر این است « وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ » ذاریات/۱۹ ؛ تا این حد خدای متعال می خواهد توجه کنند همه به یکدیگر .
مبنای بعدی در توجه به تعاون و کار جمعی و کمک به یکدیگر این آیه ی شریفه است که مفهومش این است که ما همه امانت داریم ؛ « وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ » نور/۳۳ ؛ ای بندگان خدا از آن مالی که از مال خداست ، مالی که دست شماست مال خداست ، از مالی که خدا به شما داده است از آن مال اللهی که در اختیار شماست به فقرا کمک کنید ، مشخص است ما امانت داریم ، این مال خداست در دست ما ، حالا گاهی این که دست ماست مال پول است ، هر چی که مالیت دارد ، گاهی آبروست ، گاهی سلامتی است ، ببینید چی خدا به ما و به هرکسی عطا کرده .
مبنای بعدی این آیه شریفه است « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ » حجرات/۱۰؛ مومنین همه با هم برادرند. بعضی از کارهای ما نشان نمی دهد که ما برادریم . برادر به فکر بردارش است ، برادران با هم معاضدت دارند ، مساعدت دارند ، معاونت دارند ، همکاری دارند . إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً وَ لَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ ؛ هر برادری به گردن برادر دیگر یک حق دارد، این حق را باید ادا کنیم یا می فرماید والبر بالاخوان بالعسر و الیسر ؛ در سختی و آسایش باید به برداران خودتان کمک کنید . امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند : توصیه می کند که مراقب باشید «فقراءُ المسلمینَ اشرکوهم فی معیشتکم » ؛ اگر فقیری پیدا کردید او را در معیشت خودتان ، در مخارج خودتان ، در زندگی خودتان شریکش کنید . حالا می فهمیم چرا اهل بیت علیهم السلام غروبها می گشتند اگر فقیری ، مسکینی ، غریبه ای وارد شهر شده پناهگاهی ندارد مثل الان که خُب امکاناتی مثل اینکه زائرسرایی باشد ، یا شرایطی باشد شاید نبوده ، اهل بیت علیهم السلام می گشتند ببینند کسی در محیط آنها بی پناه شب نباشد . از طرفی برادران عزیز ، خواهران گرامی کار جمعی یک خوبی ای که دارد تکبر ما را از بین می برد . یک وقت است یک کارخانه همه اش به نام من است ؛ برای من تکبر ایجاد می کند ، استبداد رأی ایجاد می کند ، برای اینکه مبتلا به ریا نشوم ، به عُجب مبتلا نشوم ، گرفتار بیماری تکبر نشوم ، بخیل تربیت نشوم ،از ما خواسته شده کار گروهی انجام بدهید ، کار جمعی انجام بدهید .
خدایا از تو تقاضا می کنیم به ما توفیق کمک به یکدیگر ، توفیق دستگیری از مؤمنین را عنایت بفرما . خدایا در این لحظات نورانی ظهر جمعه یکی از زمانهایی که دعا مستجاب است عند الزوال است ؛ وقت ظهر است خصوصاً جمعه است که سیدالایام است . خدایا حاجات مؤمنین و مؤمنات ، حاجات جمع حاضر برآورده به خیر فرما . این جمع را در بهشت پای منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مهمان فرما . ما را از بهترین یاران و زمینه سازان ظهور بقیه الله الاعظم ثبت و ضبط بفرما .
بهترین نصیحت ، نصیحت قرآن است که می فرماید : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
خطبه دوم :
بسم الله الرحمن الرحیم نحمده و نستعینه نستغفره و نسترشده و نشهد ان لا اله الا هو الذی لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد و نشهد انَّ محمداً عبده و رسوله ارسله بالحق و دین الهدی بشیراً و نذیراً ثم نصلی و نسلم علیه و علی وصیه امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و بنته سیده نساء العالمین فاطمه الزهراء و سبطی الرحمه امامی الهدی الحسن و الحسین و تسعه المعصومین من ولد الحسین علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الحجه القائم بقیه الله الاعظم المهدی المنتظر روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء
اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله ؛ برادران عزیز و خواهران گرامی و خودم را مجدد ، مکرر و مجدانه به رعایت تقوی الهی سفارش می کنم .
یکی از راه های رعایت تقوی ، صیانت از خودمان و جامعه مان این است که کمک کنیم گرفتار آسیبهایی که در جامعه هست نشویم . هر کسی با یک زبانی ، با یک بیانی سعی می کند جامعه را تضعیف کند ، حکومت مردم را تخریب کند خصوصاً وقتی که گرفتاریهای اقتصادی بیشتر هست این انتقادات بیشتر هم جا می افتد و مسیر ناامید کردن مردم ، دلسرد کردن آن هم هموارتر می شود . برای اینکه گرفتار این آسیبها نشویم یکی از روش ها این است که همه مشغول به کار و گره گشایی بشویم . یکی از راه های گره گشایی عرض کردم تقویت روحیه جمعی و کار جمعی است . تعاون هم می تواند در تولید صورت بگیرد یعنی چند نفر با هم جمع بشوند کالایی را تولید کنند که مواردی را در همین کاشمر سراغ داریم شخص تولید کننده است سرمایه ندارد ، از طرفی سرمایه دار داریم تولید کننده ای نیست که مال او را ارزش افزوده بدهد ، کارگر داریم متدین و اهل کار ، اینها باید به هم وصل بشود . خُب دولتها چنان که سر منشأ کار هم شهید بهشتی ره بود مسأله تعاون که قبل از انقلاب مطرح بود ، بعد از انقلاب شهید بهشتی ره پُررنگترش کرد اما بسنده شد به تشکیل شرکتهای تعاونی . در حالی که کار خیلی وسیع تر از این حرفهاست ؛ یعنی یک حرکتی را شروع کنیم خصوصاً هر طایفه ای ، هر هیئتی ، هر مسجدی ، هر گروهی برای خودش به فکر باشد ، مشکلات خودش را حل کند، جوانهای بیکار خودش را مشغول به کار کند . یا گاهی خودشان چند نفر بازنشسته اند حقوق بازنشستگی کفایتشان نمی کند ، اینها چکار کنند ؟ بنشینیم توی پارک داخل شهر سرگرم کنیم هم را ؟ اجازه داریم این کار را بکنیم ؟ بنشینیم سر چهارراه ها و کوچه ها گفتگو کنیم ؟ یا یک سری سرگرمی هایی که عمدتاً هم سرگرمی های مباح است ؟!! با اینها چه گرهی می خواهد باز بشود ؟ خُب عده ای می گویند ما می خواهیم جوانها را از گناه باز بداریم یک تیم فوتبال مثلاً تشکیل می دهد ، سرگرم می کند در عین حال سرگرمی مفید ورزش می کنند .
اما در حوزه اقتصاد متدینین اگر بخواهند بکشند کنار ، اعتکاف کنند توی مساجد، به دعاها و روضه ها اکتفا کنند این کار کاملی نیست . امروز روضه های ما ، گریه های ما که این گریه ها همه اش نوعی تهاجم بر دستگاه بنی امیه و بنی عباس و اینها بوده ، ما با گریه مکتب اهل بیت علیهم السلام را معرفی می کردیم ، مظلومیت اهل بیت را ، منطق اهل بیت را معرفی می کردیم . الان باید اقتصادی که از اسلام می جوشد را هم نشان بدهیم ، همه ما هم داریم آه و ناله می کنیم که توی شهر خیلی ها بیکار اند ، خیلی ها اقتصادشان نمی چرخد . در حالی که ظرفیتهای اشتغال زایی در شهرستان فراوان است . ما این همه تاکستان داریم بین کاشمر تا بروید بردسکن این مسیر خصوصاً گل کارش خلیل آباد ، این همه تاکستان ها ، باغ های کشاورزی اگر همین ها را یک ارباب پُر زوری می بود که از مردم می گرفت به مردم برمی گرداند در غالب گلخانه که مجبور می شدند ، شاید در چین بشود این کار را کرد آنجا رژیم رژیم سلطنتی است ، شاه در غالب اصلاحات اراضی می خواست این کارها را بکند اما اسلام به ما اجازه نمی دهد . اما به ما دستور می دهد که بروید کارهای گروهی انجام بدهید ، در مقابل نعمتی که در اختیار دارید احساس مسئولیت کنید . فرض کنید حالا یک ایده پردازی قشنگ می گفت که از کاشمر تا خلیل آباد این بزرگراه را اگر دو طرفش همه گلخانه باشد ، درب این گلخانه ها یک آلاچیقی که هم بفروشد محصولات خودش را ، انگور زودرس و میانرس و دیررس ، همه نوع هر موقعی از تابستان شما از اینجا عبور کنی مجبور بشوی با خانواده ات متوقف بشوی و محصولی خرید کنی . هم تفریحگاه خوبی می شود ، هم محل درآمد خوبی می شود ، هم خیلی از شهرهای اطراف برای دیدن این بزرگراه به اینجا سفر خواهند کرد اما مگر می شود این کار را کرد ؟ موانعی وجود دارد :
اولین مانعش عدم روحیه جمعی است ؛ یک زنجیره اگر تعریف بشود گلخانه هایی در شهرستان خودمان بسازیم . چند تا جوانی که توی کار فنّی علاقه دارند من دیدم مثلاً آقای مهندس وکیلی می گفت من خودم گلخانه ام را ساختم . خُب این گلخانه ها با یک کیفیت بسیار عالی ؛ توی چین دارند این کارها را انجام می دهند، تجربه شان را منتقل کنیم به اینجا عده ای مشغول بشوند . کاشمری هایی هم که به زبان چینی مسلط داریم همین الان حالا چند سال پیش توی سفارت چین بود الان جای دیگر در تهران خدمت می کنند ، از اینجور آدمها که وصل کنند و ارتباط بدهند داریم . یک زنجیره ای که گلخانه تولید بشود تا قیمت پایین تر بیاید ، جوانها هم بیایند پای کار ، مالکین ، پدرها ، بزرگترها هم بیایند کمک کنند به جوانهای خودشان ، اینجا دولت هم بیاید به میدان ، وام هایی که ما حدود ۲۰۰ وام سیصد میلیونی تومانی از این گلخانه های کوچک مقیاس را توی سفری که معاون رئیس جمهور داشت دیدیم ، تقاضا کردند ، فرماندار محترم ، نماینده محترم مجلس ، ما هم او را امضاء کردیم ، این وام ها آیا جذب خواهد شد ؟ اگر ما مردم دنبالش نرویم نخیر ، این وام ها چون یکی از مشکلات ما پول است ، فقط پول که نیست. گاهی پول می آید برگشت می خورد در برخی از شهرستانها پولی را دولت اختصاص می دهد با سود کم ، شش درصد و هفت درصد برگشت می خورد . گاهی شما شرکت تشکیل می دهید ، تعاونی تان را شکل می دهید ، می آیید توی میدان با یک موانعی ؛ یکی از موانعی که با آن برخورد می کنید موانع اداری است. اینکه توی خطبه ها وارد بحث می شوم به خاطر این است . اگر کسی گروه تشکیل داد که تشویق می کنیم گروه تشکیل بدهند البته لوازمش را باید بپذیرند ، کار گروهی صبر آگاهانه می خواهد ، کار گروهی یک طرح نوشته شده ای که با آن بتواند گروه شکل بگیرد ، توی ذهن نمی شود بگویید آقا چند نفر بیایید با هم کار کنیم ، طرح را بنویسد . ما توی دانشگاه پیام نور از همکارانمان خواستیم که وقت بگذارند شیوه طرح نویسی را دوره آموزشی برگزار کنند که چه جوری یک طرح تجاری را می شود نوشت ، چگونه می شود از طرحی دفاع کرد ، موانع اداری اش چیست ؟ مسئولین ادارات را بیاوریم توی آن گروه ها . لذا اگر در بین شما یا در بین شما نیستند شما می شناسید افرادی که الان یا بازنشسته است یا برای این کارها وقت می گذارد ، در حوزه اقتصادی ایده و فکر دارد ، علاقه دارد ، بیاییم توی میدان ده نفر بیست نفر یک تعدادی جمع بشوند ما هم به عنوان یک طلبه کمک می کنیم به این حرکتها . نمی توانیم بنشینیم فقط نظاره گر مشکلات جامعه باشیم. یک عده ای بلند بشوند ما سعی کردیم خودمان در این زمینه هر هفته در دانشگاه یک نشستی با اساتید دانشگاه ، با کارکنانمان ، با مسئولینی که مربوط هستند ، رئیس اداره کار ، فرماندار محترم ، نفر به نفر ، کارآفرین به کارآفرین ، موضوع به موضوع را کیس به کیس برویم جلو . هر کس در این زمینه ها علاقه دارد بیاید من بیش از این اطاله سخن نمی کنم .
انواع تعاونی ها داریم : تعاونی در حوزه تولید است ، تعاونی در حوزه توزیع محصولات است ، تعاونی در حوزه خدمات است که بیشترین اشتغالی که توی کاشمر هست تقریباً در حوزه خدمات است . اداره فنّی حرفه ای در حوزه خدمات تلاشش این است که آموزش رایگان بدهد ، این اداره مکلف است در کشور که اگر جوانی آموزش می خواهد در هر زمینه ای که بیشتر زمینه ها را امکاناتش را دارند می توانند آموزش بدهند . جوانانی بیایند توی میدان جوانی بیکار ننشیند ، وقت بگذارد دانشش را ، مهارتش را کسب کند ، گروه تشکیل بدهند این گروه ها را من به عنوان یک طلبه محکم حمایت می کنم و هر مسئولی هم که مانعشان بشود حتماً با آن برخورد مقتضی اش را خواهیم کرد هم با دادستان محترم صحبت کردیم هم با ریاست محترم دادگستری و هم فرماندار که این گروه ها باید شکل بگیرد موانعش هم باید اینجا برطرف بشود ما همه اش نباید مشکلات را به استان ارجاع بدهیم . گروه یعنی یک کسی می گوید آقا ما ده تا جوان بیکار هستیم ، این جوان هم ایده اش را دارد ، مدیریتش را دارد ، روحیه اش را دارد این آقا هم سرمایه اش را دارد یا اگر سرمایه نیست وام های دویست سیصد میلیونی کفایت می کند از دولت بگیریم ، بیشتر می خواهد آن طرح را ما دفاع می کنیم ، ما خودمان را در این جنگ می بینیم . اگر روی این منبر باید می آمد روحانی شما ، امام جماعت شما ، امام جمعه شما می گفت آقا جوانها را جمع کنید بفرستید جبهه که دشمن به خاک ما حمله کرده ، شما فرستادید جوانهایتان را که ۱۲۱۵ شهید تقدیم کردید یعنی ۱۲۱۵ جوان شما رفتند و برنگشتند حالا در حوزه اقتصاد هم فریاد امروز ما همین است .
کسانی که می توانند ، بازنشسته ای می گوید آقا من اطلاعات را جمع می کنم یک اتاقی تحت فرمان چه امام جمعه ، چه فرماندار هر کسی وقت بگذارد ، کمک بکند من که می گویم می آیم با اینکه مأموریت ما این نیست ، وظیفه تعریف شده قانونی ما نیست اما این آبرویی که مال مردم است حتماً هزینه مردم خواهد شد . مسئولین را هم در این کار به خط خواهیم کرد اینها جمع بشود ان شاءالله نمونه های فراوانی است یادداشت کردم از زنجیره های گوناگون اگر نیاز بود یک فرصتی یا در همان جلسات خواهم گفت چون در دانشگاه مشغول نوشتن اطلس ظرفیتهای اقتصادی و هم فرهنگی شهرستان هستیم، ظرفیتهای فرهنگی را سپردیم به اداره فرهنگ ارشاد اسلامی ، ظرفیتهای اقتصادی را به دانشگاه که اینها را حساب کنند ، تحلیل کنند و چاپ کنند در اختیار همه مردم ، مسئولین و سرمایه گذاران قرار بگیرد . یک نقشه تعریف کنیم توی این نقشه هر کس می خواهد توی کاشمر کاری بکند بیاید انجام بدهد ما سرمایه هایی که از آن استفاده نمی کنیم فراوان است . همین زیارتگاهی که ما نماز جمعه را کشاندیم اینجا دور تا دورش می توانست عرضه محصولات بومی باشد ، سوغات کاشمر باشد یعنی چهار تا غرفه می زدند با چادر، با داربست زائر می آید ، خود مردم بتوانند محصولاتشان را بفروشند . یک سری از محصولات شما چون داخلش هستید متوجه نمی شوید در بیرون خیلی جاذبه دارد ، خیلی خواهان دارد می تواند زندگی خیلی از افراد را از این طریق اداره کرد . اینها ظرفیتهایی است که باید فعال کنیم موانعش را هم برطرف می کنیم . هر کس مانع است ، اداره میراث فرهنگی مانع است باید استدلال کند قانعش کنیم یا قانعمان کند ، خودِ این بارگاه کوتاهی می کند مسئولینش از آنها بخواهیم ، یک کار گروهی و جمعی را ان شاءالله دنبال کنیم بتوانیم به جایی برسیم که بگویند آقا در کاشمر جنگ اقتصادی را درک کردند خودشان مشکل بیکاری شان را حل کردند ، روحانی ما هم در حوزه فرهنگ کار سخنرانی کند ، موعظه کند ، مسئول ما هم وارد میدان بشود جهادی کار کند، ریش سفید ما هم ، جوان ما هم بیاید توی میدان . بنشینیم ناله کنیم آقا جان کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من ؛ خودمان باید حل کنیم قضایا را . یک وقتی خدمت مقام معظم رهبری مدظله العالی بودیم دیدم خیلی از مقام معظم رهبری مد ظله العالی مطالبه های سنگین دارند بیست سی نفر بودیم آنجا نشسته بودند از استانها گوناگون من وقتی که مطالبه های اینها را دیدم واقعش این است به مظلومیت مقام معظم رهبری مد ظله العالی دلم سوخت انگار یک پادشاهی نشسته و پولها هم دست او دائم تقاضا می کردند همان جا من یادم است مؤسسه رویان هنوز آن موقع مؤسسه بود گفت آقا ما پارسال آمدیم شما دویست میلیون تومان دادید با این پول این کار را کردیم ، آن کار را کردیم ، الان هم آمدیم طرح جدید هشتصد میلیون تومان می خواهیم آقا فرمودند من دولت نیستم ، پولها که دست من نیست ، من یک کمکی کردم که راه بیفتید ، خودتان را نشان بدهید ، خودتان را اثبات کنید اینها را باید از دولت بخواهد . یکی دیگر آمده می گوید حالا نمی گویم مال کدام استان ، مدیر کل دادگستری یکی از استانها بود گفت آقا دو تا طایفه توی شهر ما در آن استان درگیر هستند ، هر دو هم به شما علاقه مند هستند وقت بگذارید اینها آشتی کنند ، آقا فرمودند پس شما آنجا چکاره اید ؟ به من هم که بگویند باید به شما ارجاع بدهم، بروید همان منطقه خودتان حل کنید تا به من رسید من دلم سوخت خدمت آقا عرض کردم آقا ما این همه راه از یک شهر محرومی آمدیم که فقط شما را ببینیم واقعش این است شما سرمایه جهان اسلام هستید نباید در ایران هزینه بشوید برای جهان اسلام باید هزینه بشوید ، در ایران این همه بسیجی در دانشگاه ها ، در مدارس ، در ادارات ، اصلاً معنا ندارد ما شما را اینجا بابت این مسائل هزینه کنیم من فقط آمده ام شما را ببینم اما یک گزارشی می خواهم بدهم که اگر شما تأیید نمی کنید ادامه ندهم این کار چون بعضی از کارهای من تخلف است البته تخلف عرفی نیست تخلف قانونی است نمونه اش هم ذکر کردم چند تا یکی اش این بود گفتیم در شهری که ما هستیم حوزه علمیه ندارد ، اهل سنت در روستاهای اطراف همه حوزه علمیه راه انداختند شیعه از ما انتظار دارد رفتیم قم می گویند جمعیت شهر کم است خودت باید تعهد بدهی حوزه علمیه را بسازی و تا آخر هم اداره اش کنی گفتم من طلبه نه چنین پولی دارم بسازم و نه هم می توانم جمعیت را یک روزه زیادش کنم بدون اجازه قم ما حوزه علمیه را راه انداختیم توی خانه های مردم دو نفر آمدند خانه هایشان را در اختیار گذاشتند یکی را خوابگاه کردیم یکی را حوزه و حوزه علمیه راه افتاد منتهی برای اینکه قم از ما شکایت نکند روی آن ننوشتیم حوزه علمیه ، نوشتیم مرکز آموزش علوم دینی زیر نظر امام جمعه . آقا فرمودند این گزارش را بنویسید بعد هم اثرش این شد که بعد از یک ماه بازرسی کمتر از یک هفته آمد تأیید کرد ، بعد از یک ماه مجوز حوزه صادر شد ، خَیّری از تهران آمد کل حوزه علمیه را ساخت . نشان می دهد مقام معظم رهبری مد ظله العالی یک سری حرکتهای آتش به اختیاری که به نفع مردم باشد ، به سود مردم باشد را می پذیرند نشانه اش هم این است که در یکی از نشست ها سردار کرمی یا کریمی اشتباه از من است آمد پیش من گفت که مقام معظم رهبری مد ظله العالی در یک مجلس خصوصی خدمت سران امنیتی نظام فرمودند که این شیخ های این مدلی ، یک جمله ای آقا از شما نقل کردند فرمودند طاهری گفته من مشکلات هر منطقه ای را با همان ظرفیتهای محلی اش حل می کنم نیازی به پایتخت و مراکز استان هم نداریم و در آنجا شد ، همان مردمی که فقیر بودند ، حوزه ساختند ، دانشگاه ساختند ، بخش بودند انواع مؤسسات فرهنگی را راه انداختند یک بخش مهمی از کارهایشان پیش رفت ، یک جوان فقیری به من آنجا مراجعه کرد که من جوان هستم روی آن که امشب بروم خانه ندارم ، برای هزار تومان ماندم گفتم همین الان شهرداری شرکت می زد دنبال جذب نیروهای شرکتی است برو شرکت بزن شهرتان ، از بیرون می آیند اینجا کار درست می کنند برای خودشان شما چرا نه ، الان این شخصی است که به دفتر امام جمعه آنجا دارد کمک می کند . برادران عزیز وسط میدان اقتصادی ، جنگ اقتصادی ، پیرمردهایمان ، با تجربه هایمان ، جوانهایمان همه باشیم بعد ببینیم که کدام گره را محتاجیم ، نماینده مان را ، فرماندارمان را درگیر کنیم آقا برو استان ، برو تهران این امکانات را بیاور .
خدایا از تو تقاضا می کنیم ملت ما را ، مردم ما را در این نبرد اقتصادی نیز پیروز بفرما . چنان که در حوزه های نظامی صاحب قدرت شدیم خدایا این مردم را در حوزه اقتصاد عزتمند و قوی قرار بده . خدایا به این بهانه ما را زمینه ساز ظهور بقیه الله الاعظم علیه السلام قرار بده . خانه های ما را ، شهر ما را محلی برای تربیت بهترین سربازان برای امام زمان علیه السلام قرار بده . سلام ما را از همین نماز جمعه محضرش ابلاغ بفرما .
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ ﴿٣﴾